راههای افزایش ثروت اقتصادی
برای افزایش هوش اقتصادی باید دو دسته مهارت را در خود تقویت نمود:
۱-مهارتهای مدیریت کسب و کار یا هوش کسب و کار
۲-مهارتهای سرمایه گذاری یا هوش سرمایه گذاری
۱-مهارتهای مدیریت کسب و کار مهارتهای مدیریت کسب و کار با تخصص فنی بسیار متفاوت است. به عنوان مثال پزشک متخصصی را تصور کنید که به عنوان کارمند در یک کلینیک مشغول به کار است. او مجبور است از ساعت ۹ الی ۱۷ در کلینیک حاضر باشد تا کسب درآمد کند. او در این وضعیت حقوق ثابتی خواهد گرفت، همراه بیمه و مزایا. به علت تخصص بالایی که دارد و رضایت مراجعین، کلینیک از رونق بسیاری بهره مند شده و تصور می کند درآمد بالای کلینیک فقط به خاطر تخصص فوق العاده ایشان است. بنابراین تصمیم به این می گیرید که دیگر به عنوان کارمند کلینیک مشغول به کار نباشد بلکه پیشنهاد کار درصدی به مالک کلینیک می دهد. او نیز به اجبار قبول می کند زیرا نمیخواهد دکتر را از دست بدهد. پس از مدتی پزشک متخصص به این جمع بندی می رسد که کلینیک خودش را افتتاح کند. و این کار را شروع میکند. ولی چون دکتر تخصصی در مهارت های مدیریت کسب و کار ندارد و چیزی از تبلیغات، نیرو جذب کردن و حفظ آنها و … نمی داند، این امر منجر به کلافگی دکتر می شود. او مجبور است که علاوه بر تخصصش به اموری چون مدیریت تبلیغات، تولید محتوا، جذب نیروی کار، مدیریت داخلی کلینیک و بسیاری از موارد دیگری که هر کدام به تخصصی جداگانه نیاز دارد نیز بپردازد که امر منجر به این می شود که دکتر در باتلاق کارآفرینی گرفتار شود. پزشک مثال ما چون مهارت های مدیریت کسب و کار نمی دانست در مدیریت کلینیک شکست می خورد و به شغل تخصصی خودش باز می گردد. ممکن است کسی مهارتی در پزشکی نداشته باشد ولی در مدیریت کلینیک موفق باشد. مهارتهای مدیریت کسب و کار شامل مواردی از جمله: مهارت های سیستم سازی، مدیریت استراتژیک و تفکر استراتژیک ، دیجیتال مارکتیک(تولید محتوا و ابزارهای دیجیتال مارکتینگ) ، بازاریابی و تبلیغات، فروش حرفه ای ، مهارت های اصول مذاکرات ، مهارت های فن بیان و زبان بدن ، مهار های رهبری و انگیزش و … می باشد که در فصول بعد به تشریح آن می پردازیم.
۲-مهارتهای سرمایه گذاری مهارتهای سرمایه گذاری با قمار تفاوتش در اینست که سرمایه گذار از منطق و استدلال تبعیت می کند ولی قمار باز از شانس و اقبال. سرمایه گذار بر اثر منطق و استدلال در زمان مناسب با قیمت و حجم مناسب خرید می کند و در زمان مناسب با قیمت بالاتر دارایی اش را به فروش می رساند. مثلا در زمستان در منطقه رو به رشد خرید زمین میکند و در تابستان که فصل استفاده از زمین و ویلاست و منطقه به علت ساخت و ساز رشد کرده زمین خودش را با قیمتی بالاتر به فروش می رساند. در صورتیکه فرد قمار باز بدون هیچ منطقی مثلا وارد بازار بورس می شود و با شکست از آن خارج می شود. هوش اقتصادی اقتضاء دارد که ما از کارمندی و خویش فرمائی(کسب درآمد از طریق مهارت) که نوعی درآمد فعال است خارج شویم و با آموختن مهارت های مدیریت کسب و کار و مهارت های سرمایه گذاری، کسب و کار خود را راه انداخته و سرمایه گذاری سودمندی انجام دهیم که منجر به افزایش درآمد غیر فعال(یعنی درآمد زائی بدون حضور فیزیکی ما) ما شده و سرمایه ما را افزایش می دهد.