مهارتهای رهبری و انگیزش

فرق رهبری و مدیریت در برانگیختن افراد است. مدیر صرفا به اداره امور طبق ضوابط می پردازد و یک نظم دهنده محسوب می شود ولی رهبر، پیروان خود را تهییج و برانگیخته میکند که خودشان خودکنترل وظایف خود را انجام دهند. قبل از بیان مهارتهای انگیزش و رهبری به بیان سلسله مراتب نیازهای مازلو میپردازم:
انسانها دارای سطوح مختلف نیازها به ترتیب زیر هستند و معمولا تا برآورده نشدن نیاز سطح پائین تر نیاز سطح بالاتر کمتر فرد را درگیر خود میکند. دقت کنید که استثنا فراوان است:
۱-نیازهای فیزیولوژیکی: خوراک، پوشاک، مسکن، بهداشت و … که سطح اول نیازهاست
۲-نیازهای ایمنی: اینکه نیازهای سطح اول همیشه تامین شود حتی در بحرانها و زمان بازنشستگی. اینجاست که نیاز به بیمه مطرح می شود.
۳-نیاز به محبت: اینکه دیگران را دوست داشته باشیم و آنها نیز ما را دوست داشته باشند. نیاز به عشق ورزی اینجا مطرح می شود. و معمولا تا نیازهای سطوح اول و دوم تامین نشود این نیاز کمتر مطرح است.
۴-نیاز به احترام: که خود به ۲بخش درونی و بیرونی تقسیم می شود. درونی شامل احترام به خود که تحت عنوان عزت نفس مطرح است. بیرونی به احترام دیگران به ما اشاره دارد که با پست و جایگاه اجتماعی و داشتن قدرت تامین می شود
۵-خودشکوفایی: به مرحله ای گفته می شود که فرد به دنبال شکوفایی استعدادهای خدا دادی خود می رود و شکوفایی آنها لذت می برد. مثلا انسانی در زمانی که به ثبات و آزادی مالی رسیده به دنبال پروراندن استعداد خود در آواز یا خوش نویسی می رود با اینکه شاید منافع مادی خاصی هم برایش متصور نباشد.
البته سطوح دیگری از نیازها نیز مطرح است مانند نیاز به کشف زیبایی ها و نیاز به جستن معنا برای زندگی. به نیازهای سطوح اول و دوم نیازهای سطح پائین و به سطوح ۳ به بالا نیازهای سطح بالا می گویند. به عنوان یک نکته کاربردی اگر مدیری نتواند نیازهای سطح پائین را به علت کمبود منابع تامین کند اگر به نیازهای سطح بالاتر که به منایع مالی کمتری نیازمند است بپردازد میتواند رضایت زیردستان خودش را تامین کند و آنها را همچنان انگیزه مند نگه دارد. ۲دسته مدیر وجود دارد:
۱-مدیران X ۲-مدیرانY که به رهبران شباهت بیشتری دارند و کاریزماتیک ترند مدیرانX تصورشان بر این است که انسانها بیشتر درگیر سطوح پایین نیازها هستند بنابراین پیوسته به دنبال برانگیختن آنها با حقوق و مزایا و بیمه هستند. آنها را از زیر کار در رو و مسئولیت گریز میداند بنابراین پیوسته به کنترل آنها و تبیه آنها در صورت تخطی از وظایفشان هستند.
در صورتیکه مدیرانY تصویر مثبت ای از کارکنانشان دارند. آنها را در صورت برانگیخته شدن با نیازهای سطح بالا، خود کنترل میداند، بنابراین بستری در محیط کار برای پرسنل خود فراهم می آورند که مملو از محبت، احترام و شکوفایی استعداد ها و رشد فردی باشد. مطالعات نشان داده که مدیران Y بسیار موفق تر اند و به رهبری نزدیکتر.
به عنوان یک جمع بندی از این قسمت میتوانیم نیازهای سطح پائین را نیازهای بهداشتی نامید که اگر نباشد صدای افراد در میاد ولی بودنشان برانگیخته و تهییجشان نمیکند. در صورتیکه نیازهای سطح بالا را میتوان نیازهای انگیزه مند کردن نامید. یعنی برای به حرکت در آوردن نیروی انسانی باید به آن توجه نمود. اثر پیگمالیون و رهبری اثر پیگمالیون بیانگر اینست که هر تصویری که ما از کسی داریم در عملکرد واقعی او تاثیر گذار است.
به عنوان مثال اگر رهبری تصویری از وفاداری و توانمندی از  پیروانش داشته باشد و به آن معتقد باشد در عملکرد آنها تاثیر گذار است و آنها نیز سعی بر آن دارند که این تصویر را محقق کنند.
رهبران بزرگ دنیا باور به این دارند که پیروانشان انسانهای توانمندی هستند که وافادارانه در جهت آرمان های آنها گام بر میدارند و همین باور در واقعیت نیز در رفتار آنها محقق می شود. رهبری کاریزماتیک کاریزما به معنای جذابیت و تاثیرگذاری شخصیت می باشد. قبلا کاریزما را موهبتی الهی می دانستند ولی رشد علم به اثبات رساند که قابلیتی اکتسابی است. رهبران با کاریزمای بالا از نفوذ بالایی در بین پیروانشان بهره مندند.
و میتوانند آنها را در جهت اهداف خود منسجم و تهییج کرده و وفادارانه تمام پتانسیل آنها را بکارگرفته و تواناییشان را به منصه ظهور برسانند. رهبر کاریزما به شدت آرمان گراست. و خودش تجسم عینی آرمان است. انقدر به تحقق تصویری که از هدفش دارد باور و اشتیاق دارد که دیگران از گفتار و رفتارش پی به این علاقه وافر میبرند. آنها بسیار با اعتماد به نفس، عزت نفس و رحمت نفس بالایی هستند. اعتماد به نفس بالا یعنی به تواناییهای خودشان باور دارند. عزت نفس یعنی خودشان را ارزشمند می دانند نه خودکم بینند نه خود بزرگ بین. رحمت نفس یعنی هم خود و هم دیگران را به راحتی و مشفقانه میبخشند. این سه عامل در آنها اقتدار بوجود می آورد. آنها حضور پر رنگی در لحظه حال دارند.
انگار زمان را در اختیار خود دارند. نه نگران گذاشته اند و نه آینده. بسیار به انسانها و رشد آنها علاقه مندند. بسیار اهل صداقنند. و بین عقیده، عمل و گفتارشان انطباق کامل وجود دارند. و در نهایت آنها خیر خواه پیروانشان هستند و محبت بی عوض دارند.
به این نوشته امتیاز دهید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
برای ادامه، شما باید با قوانین موافقت کنید

مطالب مرتبط
دسته بندی ها
keyboard_arrow_up
آشنایی بیشتر با دوره های آموزشی موسسه نیک اندیشان
اینستاگرام نیک اندیشان
close-image